اريك فروم، داشتن يا بودن
ترجمه: دكتر نهاله مشتاق
اگر من چیزی باشم که دارم و آنچه دارم را از دست بدهم، که هستم؟ هيچ كس نيستم؛ فقط فردی شکست خورده، كِنِف شده و رقتانگیزم، که گواهی است بر روشی نادرست در زندگی کردن. چون میتوانم آنچه دارم را از دست بدهم، همواره نگرانمکه مبادا آنچه دارم از دست برود. از دزدها، تغییرات اقتصادی و ناشناختهها هراس دارم. دفاعی، سخت، مظنون و تنها میشوم؛ نیاز دارم بیشتر داشتهباشم تا بیشتر محافظت شوم.
اگر من چیزی باشم که هستم نه آنچه دارم، هیچکس نمیتواند مرا محروم کند یا حس امنیت و هویتم را تهدید نماید. مرکز [ثقل] من در درونم است؛ ظرفیتم برای بودن و ابراز قدرتهای ذاتیام بخشی از ساختار کاراکترم است و [تنها] به خودم بستگی دارد.