[page_header show_title=”0″ bg_color=”#b80404″]
[title style=”center” text=”توضیحات کارگاه” size=”120″]
[row]
[col span__sm=”12″ divider=”true” align=”left” depth=”3″ depth_hover=”3″]
📅 زمان: شنبه 16 آذر 1398
🕘 ساعت 10 الی 13:00
مدرس: دکتر گلنوش شهباز
ظرفیت: 15 نفر
شاید تا مغز استخوان! تجربه کردهباشید که بچهها کاری که ما میخواهیم را انجام نمیدهند بلکه در نسخهای بسیار کاملتر و البته با آب و تاب بیشتر، کاری را که انجام میدهیم، انجام میدهند…
این “کلیشه” متاسفانه حقیقت دارد و دیر یا زود گریبانمان را میگیرد؛ البته موضوعی مفید و حتی ضروری است که پیش از بازخواست کردنِ بچهها بهخاطر رفتارشان، به اولین الگوی رفتاری او توجه کنیم؛ یکی از این الگوها خود ما هستیم…
کل مطالبِ این کارگاه سه ساعته به خود شما (و من) میپردازد! چون ما تاثیری اساسی بر بچهها میگذاریم. مثالهایی زده خواهدشد که چگونه هنگام برقراری ارتباط با بچهها، “گذشتهمان”، بیدعوت، سر و کلهاش پیدا میشود و بر زمانِ حالِ حاضر تاثیر میگذارد.
بیشترین چیزی که میتواند باعث این تداخل شود، تجربههایی است که خود در دوران کودکی داشتهایم. همهٔ ما بیشک مستعد آن هستیم که بخشی از کودکیمان، دنبالمان بیفتد، ما را در گوشه بگذارد و از ما تسویهحساب بخواهد!
گذشتهای مملو از دُملهای چرکی و دردناک!
اگر چگونه پرورش یافتن خودمان و نتایج آن را در نظر نگیریم، این موضوع میتواند در زمان حال به ما آسیب برساند. ممکن است برایتان پیش آمدهباشد که گفته باشید: «دهانم را باز کردم و دیدم دارم جملات مادرم را میگویم.»
راجع به این صحبت خواهیم کرد که چگونه بعضی وقتها بچهها احساساتی دردناک و قدیمی را در ما بیدار میکنند و باعث میشوند طرز رفتارتمان به اشتباه با آنها تغییر کند….
بیایید تا چند ساعتی به خودمان گوش دهیم و قطعاتِ معیوبی را که جلوی سرزندگی و واقعی بودن را در روابط مان با بچهها گرفته، پیدا کنیم…
[/col]
[/row]